سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هان ! دشمن ترینِ مردم نزد خدا، کسی است که سنّت امامی را سرمشق خود قرار می دهد ؛ امّا کردارش راسرمشق خود قرار نمی دهد . [امام سجّاد علیه السلام]

مذهبی سیاسی اجتماعی فرهنگی

Powerd by: Parsiblog ® team.
شادی اهل بیت(جمعه 87 اسفند 16 ساعت 6:54 عصر )

عیدالزهرا(س)مبارک باد

روز نهم ربیع الاول در نزد اهل بیت علیهم
السلام عصمت و طهارت فضیلت بسیاری دارد
و ایشان این روز را عید میدانستند. و جشن
و سرور برگزار می کردند و به شیعیان و
موالیان خود هم دستور می فرمودند که به
این سیره عمل کنند و این روز را عید
بدانند و مانند بقیه اعیاد اسلامی
خوشحال و شادمان باشند و حتی آنقدر این
عید جایگاه ارزشمند در منظر ایشان دارد
که یکی از نامهایی که برای این روز
گزارده اند غدیر ثانی است با توجه به
این که در روایات عیدغدیر را عیدالله
الاکبر معرفی کرده اند. در مورد نهم
ربیع الاول روایتی که علامه مجلسی رحمه
الله علیه نقل فرموده اند ذکر می کنیم:
روایت شده که محمد بن ابی العلاء همدانی
و یحیی بن محمد جریح بغدادی گفته اند که
روزی ما در باب قتل عمر بن خطاب لع
منازعه کردیم و رفتیم در شهر قم به نزد
احمد بن اسحاق قمی که از خواص اصحاب
امام علی النقی و امام حسن عسکری علیهما
السلام بود و به خدمت امام مهدی عج نیز
رسیده بود. وقتی درب خانه وی را کوبیدیم
دختری عراقیه ای بیرون آمد سراغ احمد را
از او گرفتیم. گفت: او امروز مشغول اعمال
عید است و آن روز نهم ربیع الاول
بود.گفتم: سبحان الله عیدهای مومنان
چهارتاست: عید فطر -اضحی-غدیر و جمعه.
دختر گفت: احمد بن اسحاق از امام علی
النقی روایت میکند امروز روز عید است و
بهترین عیدها نزد اهل بیت علیهم السلام
و شیعیان ایشان به حساب می آید. ماگفتیم
اجازه بگیر تا به نزد او بیاییم چون که
دختر او را خبر کرد بیرون آمد درحالی که
لنگی بسته و عبائی بر خود پیچیده بود و
بوی مشک از او ساطع بود. گفتیم این چه
حالت است که در تو مشاهده می کنیم ؟گفت:
الان از غسل عید فارغ شدم. گفتیم: مگر
امروز عید است؟ گفت: بلی و ما را به داخل
خانه خود آورد و بر روی کرسی نشانید
وچنین گفت: روزی با جمعی از برادران خود
به حضور مولای خود امام حسن عسکری علیه
السلام مشرف شدیم در سامرا در مثل این
روز (نهم ربیع) که شما به نزد من آمده
اید. چون اجازه گرفتیم و به خدمت آن حضرت
رسیدیم. دیدیم آن حضرت مجلس خود را
آراسته و مجمره در پیش خود گذاشته است. و
به دست مبارک خود عود در آن مجمره می
اندازد و مجلس خود را مزین گردانیده است
و بر غلامان و خدمتگزاران خود جامه های
فاخر پوشانیده. عرض کردیم: یابن رسول
الله پدران و مادران ما فدای تو باد. آیا
برای اهل بیت علیهم السلام امروز
شادمانی تازه رخ داده است ؟حضرت فرمود:
کدام روز حرمتش از این روز نزد اهل بیت
عظیم تر است؟ به درستی که خبر داد مرا
پدرم که حذیفه بن یمان در روز نهم ربیع
الاول خدمت جدم حضرت رسول خدا رسید.
حذیفه گفت: حضرت علی و حسنین علیهم
السلامرا دیدم که با حضرت رسول غذا میل
می فرمودند و آن حضرت به روی ایشان تبسم
می نمود و به حسنین علیهم السلام
میفرمود: بخورید! گوارا باد از برای شما
برکت و سعادت این روز به درستی که این
روز روزی است که حق تعالی در این روز
دشمن خود و دشمن د شما را هلاک میفرماید
ودر این روز دعای مادر شما (?) را مستجاب
میگرداند. بخورید! که این روز روزی ایست
که حق تعالی در این روز اعمال محبان و
شیعیان شما را قبول میفرماید. بخورید!
که این روز ظاهر میشود صدق گفته خدا که
میفرماید: فتلک بیوتهم خاویه بما ظلموا.
این است خانه های ایشان که خالی گردیده
به سبب ستمهای ایشان.بخورید! که این
روزی است که که در این روز شوکت دشمنان
جد شما و یاری کننده دشمن شما شکسته
میشود.بخورید! که این روزی است که در این
روز فرعون اهل بیت علیهم السلام من و ستم
کننده بر ایشان و غصب کننده حق ایشان
هلاک میشود.بخورید! که این روزی است که
حق تعالی عملهای دشمنان شما را باطل و
بیهوده میگرداند.ادامه
دارد.............حذیفه گفت که من عرض کردم:
یا رسول الله آیا در میان امت تو کسی
خواهد بود که این حرمتها و قداستها را
بشکند. حضرت فرمود: ای حذیفه بتی از
منافقان بر ایشان سر کرده خواهد شد و در
میان ایشان ادعای ریاست خواهد کرد و
مردم را به سوی خود دعوت خواهد کرد و
تازیانه ظلم و ستم را بر دوش خود کشیده و
مردم را از راه خدا منع خواهد کرد. کتاب
خدا را تحریف خواهد نمود. سنت مرا تغییر
خواهد داد و میراث فرزند مرا متصرف
خواهد شد خود را پیشوای مردم خواهد
خواند. بر وصی من علی بن ابیطالب علیه
السلام امتیاز طلبی خواهد کرد و اموال
خدا را به ناحق بر خود حلال و در غیر
طاعت خدا صرف خواهد کرد و من و برادر من
و وزیر من علی علیه السلام را به دروغ
گویی متهم و دختر مرا از حق خود محروم
خواهد کرد. پس دخترم او را نفرین خواهد
کرد و حق تعالی نفرین او را در این روز
مستجاب خواهد نمود. حذیفه عرض کرد: یا
رسول الله چرا دعا نمیکنید حق تعالی او
را در حیات شما هلاک گرداند؟ حضرت
فرمود: ای حذیفه دوست ندارم جرات کنم بر
قضای خدا و از اوتغییر امری را طلب
نمایم که در علم او گذشته است. ولیکن از
حق تعالی استدعا نمودم فضیلت دهد از
سائر روزها آن روزی را که در آن روز او
به جهنم می رود تا آن که احترام آن روز
در میان دوستان و شیعیان اهل بیت من سنت
گردد پس حق تعالی وحی کرد به سوی من
که:ای محمد در علم سابق من گذشته است که
دچار آید تو و اهل بیت تو را محنت های
دنیا و بلاها و ستمهای منافقان و غضب
کنندگان از بندگان من. آن منافقانی که
تو برای آنها خیرخواهی کردی ولی به تو
خیانت کردند. تو به ایشان راستی کردی و
آنها با تو مکر کردند. تو باآنها صاف
بودی و آنها دشمنی تو را به دل گرفتند و
تو خشنودشان ساختی ولی تو را تکذیب
کردند و تو آنها را برگزیدی ولی تو را در
گرفتاری ها تنها گذاشتند و سوگند یاد
میکنم به حول و قوه و پادشاهی خود که
البته به روی کسی که غصب کند حق علی ع را
که وصی توست بعد از تو هزار درب از پست
ترین طبقه های جهنم را بگشایم که آن را
فیلوق می گویند و او و اصحاب او را در
قعر جهنم جای دهم که شیطان بر او برتری و
اشراف پیدا کند و او را لعنت کند و آن
منافقان را در قیامت برای فرعونها عبرت
گردانم که در زمان پیغمبران دیگر بودند
و نیز برای سایر دشمنان دین عبرت شوند و
منافقان و دوستان آنها را به سوی جهنم
برم با دیده های کبود و روهای ترش و
بانهایت مذلت و خواری و پشیمانی و ایشان
را تا ابد در عذاب خود نگه دارم. ای محمد!
علی به منزلت تو نمی رسد مگر به آنچه که
از بلاها توسط فرعون آن عصر و غضب کننده
حق او بر او وارد میشود. کسی که جرات
پیدا میکند تا گفته های مرا تغییر دهد و
به من شرک آورد و مردم را از راه رضای من
منع میکند. و گوساله ای از برای امت تو
برپامی کند که آن ابوبکر است و به من کفر
می ورزد در عرش و عظمت و جلال من به درستی
امر کرده ام ملائکه هفت آسمان خود را که
برای شیعیان و محبان دین شما عید
بگرداند روزی که آن ملعون کشته میشود و
امر کرده ام ایشان را که کرسی کرامت مرا
در برابر بیت المعمور نصب کنند و ثنا
گویند بر من و طلب آمرزش نمایند برای
شیعیان و محبان شما از فرزندان آدم و
امر کرده ام ملائکه نویسندگان اعمال را
تا سه روز قلم از جرائم مردم بردارند و
ننویسند گناهان ایشان را برای احترام
کرامت تو و وصی تو.ادامه دارد..............ای
محمد! این روز را عید گردانیدم برای تو و
اهل بیت تو و برای هر که تابع ایشان است
از مومنان و شیعیان و سوگند یاد میکنم
به عزت جلال علو منزلت و مکان خود کسی که
این روز را عید کند از برای من. ثواب آنها
که دور عرش احاطه کرده اند به او عطا کنم.
وقبول نمایم شفاعت او را نسبت به خویشان
او و زیاده کنم مال او را اگر گشادگی دهد
بر خود و عیال خود در این روز و هر سال در
این روز صد هزار هزار میلیون نفر از
موالیان و شیعیان شما را از آتش جهنم
آزاد گردانم و اعمال ایشان را قبول و
گناهان شان را بیامرزم. حذیفه گفت: پس
رسول خدا برخواست و به خانه ام سلمه رفت
و من برگشتم در حالیکه به کفر عمر لعنه
الله علیه یقین کرده بودم. تا آنکه
بعداز رسول خدا دیدم که چه فتنه ها
برانگیخت....پس حق تعالی دعای برگزیده
خود ودختر پیغمبر خود را در حق آن منافق
مستجاب گردانید و قتل او را بر دست
کشنده او (ابولولو) رحمه الله علیه جاری
ساخت. من به خدمت حضرت امیرالمومنین
رسیدم تا آن حضرت را تهنیت و مبارک باد
گویم که آن منافق کشته شد و به عذاب
حقتعالی واصل گردید. چون حضرت مرا دید
فرمود: ای حدیفه: آیا به یاد داری آن
روزی را که آمدی به نزد سید من رسول خدا
من و دو سبط او حسنین علیهم السلام نزد
او بودیم و با او غذا میخوردیم ایشان تو
را بر فضیلت این روز آگاه ساخت. عرض
کردم: بلی ای برادر رسول خدا. حضرت
فرمود: به خدا سوگند این روز روزی است که
حقتعالی در آن دیده آل رسول را روشن
گردانید و من برای این روز هفتاد و
دونام میدانم. حذیفه عرض کرد: یا
امیرالمومنین! میخواهم این نام ها را از
شما بشنوم. حضرت فرمود: این روز روز
استراحت مؤمنان است زیرا از شر آن منافق
استراحت یافتند ، روز زایل شدن کرب و غم
است ، روز غدیر دوم است ، روز تخفیف
گناهان شیعیان است ، روز برهم شکستن
بنای کفر و عدوان است ، روز عافیت است ،
روز برکت است ، روز طلب خونهای مؤمنان
است ، روز عید بزرگ خدا است ، روز مستجاب
شدن دعا است ، روز موقف اعظم است ، روز
وفای به عهد و شرط است ، روز کندن جامة
سیاه است روز ندامت ظالم است ، روز
شکسته شدن شوکت مخالفان است ، روز نفی
هموم است ، روز فتح است ، روز عرضة اعمال
کافران است ، روز ظهور قدرت خدا است ،
روز عفو از گناه شیعیان است ، روز فرج
ایشان است ، روز توبه است ، روز انابه
بسوی خدا است ، روز زکات بزرگ است ، روز
فطر دوم است ، روز اندوه یاغیان است ،
روز کره شدن آب دهان در گلوی مخالفان
است ، روز خشنودی مؤمنان است ، روز عید
اهل بیت است ، روز ظفریافتن بنی اسرائیل
بر فرعون است ، روز مقبول شدن اعمال
شیعیان است ، روز پیش فرستادن صدقات است
، روز زیارتی مثوبات است ، روز قتل منافق
است ، روز وقت معلوم است ، روز سرور اهل
بیت است ، روز مشهود است ، روز قهر بر
دشمن است ، روز خراب شدن بنیان ضلالت
است ، روزی که ظالم انگشت ندامت به
دندان می گیرد است ، روز تنبیه است ، روز
شرف است ، روز خنک شدن دلهای مؤمنان است
، روز شهادت است ، روز درگذشتن از
گناهان مؤمنان است ، روز تازگی بوستان
اهل ایمان است ، روز شیرینی کام ایشان
است ، روز خوشی دلهای مؤمنان است ، روز
برطرف شدن پادشاهی منافقان است ، روز
توفیق اهل ایمان است ، روز رهایی مؤمنان
از شر کافران است ، روز مظاهره است ، روز
مفاخره است ، روز قبول اعمال است ، روز
تبجیل و تعظیم است ، روز نحله و عطاء است
، روز شکر حق تعالی است ، روز یاری
مظلومان است ، روز زیارت کردن مؤمنان
است ، روز محبّت کردن به ایشان است ، روز
رسیدن به رحمتهای الهی است ، روز پاک
گردانیدن اعمال است ، روز فاش کردن
رازها است ، روز برطرف شدن بدعتها است ،
روز ترک گناهان کبیره است ، روز اداء حق
است ، روز عبادت است ، روز موعظه و نصیحت
است و روز انقیاد پیشوایان دین
است.حذیفه گوید: سپس از خدمت
امیرالمومنین برخواستم و گفتم اگر در
نیابم از افعال خیر و آنچه امید ثواب از
آن دارم مگر محبت این روز ودانستن فضیلت
این روز هر آینه منت های آرزوی من خواهد
بود. پس محمد و یحیی راویان این حدیث
گفتند: چون این حدیث را از احمد بن اسحاق
شنیدیم هر یک برخواستیم و سر او را
بوسیدیم و گفتیم: حمد و شکر میکنیم
خداوندی را که برانگیخت تو را از برای
ما تا فضیلت این روز را به ما برسانی پس
به خانه های خود برگشتیم و این روز را
عید گرفتیم. (?)اسناد:?-اشاره به آن جائی
که حضرت زهرا سلام الله علیها موقعی که
عمر نامه فدک را پاره کرد. فرمودند خدا
شکمت را پاره کند. ?-زادالمعاد علامه
مجلسی باب ?ص??? و زوائد الفوائد از
علی بن علی بن طاووس. باب ربیع الاول و
بحار جلد ?? ص???



  • کلمات کلیدی :
  • » حمیدرضا
    »» نظرات دیگران ( نظر)
    انفجارنور...........(جمعه 87 اسفند 16 ساعت 6:11 عصر )

    آغاز ولایت وامامت آقاامام زمان(عج)رابه همه شیعیان جهان تبریک وتهنیت عرض مینماییم

    (مَن یُعَظِّمْ شَعائِراللّه فَاِنَّها مِن تَقْوى القُلوبِ . . .)

    خوشا به حال کسى که شعائر دین خدا را بزرگ و محترم شمارد زیرا این صفت، ویژگى دل هاى پرهیزگار است.

    هشتم ربیع الاول شهادت مظلومانه ى امام حسن عسکرى (علیه السلام)آغاز دوره ى امامت امام مهدى (عج)، از حوادث مهم و حساس تاریخ تشیع به شمار مى رود. با گرامى داشت خاطره ى این روز باشکوه، مطلب زیر را با هدف آشنایى بیشتر با شخصیت آخرین حجت خدا در روى زمین و اظهار ارادت به پیشگاه آن حضرت تقدیم مى داریم. امید است همیشه یاد آن عزیز پنهان در پس پرده ى غیبت را در دل هایمان زنده داریم و از وظایف خطیر خویش در این دوره ى سرنوشت ساز غافل نباشیم.

    اصل امامت:

    مقوله ى امامت و جانشینى پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم)، همواره به عنوان یکى از مباحث مهم اعتقادى مسلمانان در طول تاریخ مطرح بوده است. در دیدگاه شیعه، اهداف نزول کتاب هاى آسمانى و ارسال پیامبران الهى، هنگامى به طور کامل تحقق مى یابد که ختم نبوت با نصب امام معصوم همراه باشد. امام همه ى ویژگى هاى پیامبر به جز دریافت وحى را داراست که با ولایت تکوینى (قدرت بر تصرف در نظام هستى) و ولایت تشریعى (تبیین و تفسیر آیات و احکام الهى) و از بین بردن نارسایى هاى موجود، زمینه را براى رسیدن انسان به کمال معنوى فراهم مى کند.

    پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم)، در سال دهم هجرى، هنگام بازگشت از حجة الوداع، با نازل شدن آیه ى «الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتى»() از سوى خداوند مأمور شدند در محلى به نام «غدیر خم»، انتصاب على بن ابى طالب (علیه السلام)به مقام امامت را به آگاهى مردم برسانند. ابو جعفر محمّد بن جریر طبرى; تفسیرگر و تاریخ نگار نام دار اهل سنت در اشاره به این واقعه مى نویسد:

    «پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) ]در منطقه ى غدیر خم[ فرمودند: جبرییل از سوى خداوند دستور آورد که در این جایگاه بایستم و به سفید و سیاه اعلام کنم که على بن ابى طالب (علیه السلام)، برادر من، وصى من، جانشین من و امام پس از من است»().

    البته آن چه گفته شد به اعلام همگانى و رسمى و بیعت گرفتن از مردم مربوط است; زیرا رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) در دوران رسالت، بارها با بیان تعداد امامان و نام بردن از آنان، مسأله ى امامت را تبیین کرده بودند. هنگامى که آیه ى «یا ایها الذین امنوا اطیعواللّه و اطیعوالرسول واولى الامر منکم»() نازل شد، جابر بن عبداللّه انصارى از پیامبر پرسید: «اولى الامر» که اطاعت شان در ردیف اطاعت شما به حساب آمده است، چه کسانى هستند؟ پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم)در پاسخ فرمودند: «آنان جانشینان من و پیشوایان مسلمانان هستند. نخستین آنان، على بن ابى طالب و پس از او فرزندش، حسن و . . . به این ترتیب یکایک ائمه ى اطهار (علیهم السلام) را نام بردند. هنگامى که به امام دوازدهم رسیدند، با این تعبیر از ایشان یاد کردند که: «ثم سّمى محمّد و کنیّى حجة اللّه فى ارضه و بقیّة فى عباده ابن الحسن بن على . . .; سپس هم نام محمّد، هم کنیه ى من، حجة اللّه و بقیة اللّه در بین مردمان، فرزند حسن به على (علیه السلام)هستند . . .».

     

    مسجد مقدس جمکران

    ویژگى هاى حضرت مهدى (عج):

     

    تحصیل کمال واقعى انسان، پس از ختم نبوت، به پیروى از رهنمودهاى امام هر عصر وابسته است که پیروى نیز بدون معرفت و شناخت امام ممکن نیست. از این رو، شناخت ویژگى ها و اوصاف ائمه ى اطهار(علیهم السلام)در سیر تکامل فردى و اجتماعى افراد و تحقق ایمان صحیح اهمیت دارد. به گونه اى که با تعابیر گوناگون از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم)روایت شده است:

    من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة.()

    هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.

    بدیهى است شناخت امام، مراتبى دارد که هر مرتبه از آن، به بخشى از نیازهاى افراد در زمینه هاى خاص پاسخ مى گوید و آنان را به معرفت و کمال رهنمون مى سازد.

    الف) نسب حضرت مهدى (علیه السلام):

    پدر بزرگوار ایشان، امام حسن عسکرى (علیه السلام)، امام یازدهم شیعیان است که در سال 232 هـ ق. در شهر مدینه متولد شد و در سال 260 هـ ق در سامرا به شهادت رسید.

    مادر امام زمان (علیه السلام)، نرجس خاتون از طرف پدر، دختر یشوعا پسر قیصر روم شرقى و از طرف مادر، از نوادگان شمعون یکى از حواریون حضرت عیسى (علیه السلام) است که در واقعه ى معجزه مانندى، از روم به مدینه منتقل و سپس در خانه ى امام هادى (علیه السلام)، تحت نظر حکیمه خاتون، دختر امام جواد (علیه السلام)، با احکام اسلام آشنا مى شود. آن گاه امام هادى (علیه السلام)، او را به همسرى حضرت عسکرى (علیه السلام) در مى آورند و بدین ترتیب، این بانوى پاک دامن به افتخار مادرى مهدى آل محمّد (علیه السلام) نایل مى گردد. این بانوى پرهیزکار به روایتى در سال 261 هجرى و بنابر نقل دیگر، یک سال پیش از شهادت امام عسکرى (علیه السلام)، از دنیا رفته اند. قبر شریف این بانوى پرهیزگار، در کنار مرقد مطهر امام یازدهم (علیه السلام)در سامرا قرار دارد.

    ب) ولادت حضرت مهدى (علیه السلام):

    خلفاى عباسى از طریق روایات زیادى که از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) و ائمه ى اطهار (علیهم السلام) در باره ى امام مهدى (علیه السلام)نقل شده بود، بر این حقیقت کاملا آگاه بودند که به زودى در خاندان اهل بیت (علیهم السلام)، نوزادى چشم به جهان خواهد گشود که بساط ظلم و فساد نظام هاى خود کامه را از جوامع بشرى برخواهد چید. بر این اساس، دستگاه حاکم از زمان امام نهم (علیه السلام) به بعد، آن بزرگواران را بیش از پیش زیر نظر گرفته بود. حتى امام هادى (علیه السلام) و فرزندش امام عسکرى را از مدینه به سامرا (مرکز خلافت عباسى) انتقال دادند تا اعمال و رفتار آنان را کنترل کنند. این فشارها در زمان امامت امام یازدهم به اوج خود رسید و ارتباط آن حضرت را با شیعیان به حداقل رساند. سردمداران حکومت عباسى، بارها او را به زندان منتقل مى کردند و گاه و بى گاه به خانه اش یورش مى بردند و به بازرسى مى پرداختند تا بلکه به آن نوزاد دست یابند. اما مشیّت خداوند آن بود که به مصداق «یریدون لیطفوا نورالله بافواههم والله متم نوره و لوکره الکافرین»،() این مولود مبارک در این خاندان وحى و نبوت، چشم به جهان گشاید.

    در شب نیمه ى شعبان سال 255 هـ ق، در حالى که اصلا آثار حمل در مادر بزرگوارشان دیده نمى شد، آن امام همام، به عرصه ى وجود گام نهادند. به این ترتیب در آن شرایط بسیار سخت و آکنده از رعب و وحشت، وعده ى خداوند تحقق یافت و دوازدهمین ستاره ى بر حق امامت با طلوع خویش، افول حاکمیت ستم گران را نوید داد.

    با وجود مخفى بودن تولد این مولود، امام عسکرى (علیه السلام) براى اتمام حجت و پیش گیرى از انحراف هاى بعدى، خبر تولد امام دوازدهم را به دوستان و خویشاوندان و شیعیان خاص رساندند و حتى به برخى از آنان، امام (علیه السلام) را نشان دادند. براى مثال، احمد بن اسحاق قمى یکى از بزرگان شیعه مى گوید: خدمت امام عسکرى (علیه السلام) شرفیاب شدم و خواستم در باره ى جانشین آن حضرت پرسش کنم. وقتى به حضور آن حضرت رسیدم، بى آن که من، پرسش خود را مطرح کنم، به من فرمودند:

    «اى احمد! خداى متعال از هنگامى که آدم را آفرید، زمین را از حجت، خالى نگذاشته است و تا قیامت نیز آن را از حجت خالى نخواهد گذاشت. براى وجود حجت خداست که بلاها از اهل زمین، دفع مى شود و نعمت هایى چون باران بر آنان نازل مى شود و زمین، برکت و نعمت هاى موجود در خود را به انسان ها ارزانى مى دارد».

    اسحاق بن احمد قمى مى پرسد: مولاى من! امام پس از شما کیست؟ به دنبال این پرسش، امام به اندرون خانه وارد شدند. سپس در حالى که پسرى در حدود سه ساله و هم چون ماه نورانى شب چهارده را در بغل داشتند، بیرون آمدند. آن گاه به من فرمودند:

    «اى احمد! اگر تو نزد خداى متعال و حجت هاى او گرامى نبودى، پسرم را به تو نشان نمى دادم; همانا او هم نام رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) و هم کنیه ى اوست. او همان کسى است که زمین را از عدل و داد پر خواهد ساخت. مَثل او در این امت، مَثل حضرت خضر (علیه السلام) است. به خداسوگند! او به زودى غایب خواهد شدو دوره ى غیبت او به اندازه اى طول مى کشد که بیشتر مردم به گمراهى و هلاکت گرفتار مى شوند. تنها کسانى که خداوند توفیق پایدارى در امامت را به آنان ارزانى داشته است، نجات مى یابند».

    احمد بن اسحاق مى گوید: سرورم! آیا نشانه اى هم وجود دارد تا به کمک آن، بیشتر اطمینان قلبى پیدا کنم؟ در این هنگام آن پسر بچه ى زیبا و نورانى، با لهجه ى عربى بسیار فصیح به آرامى فرمودند:

    «منم بقیة الله در زمین; همان کسى که از دشمنان خدا انتقام مى گیرد. اى احمد بن اسحاق! پس از آن که خود او را زیارت کردى، در پى اثر و نشانه ى دیگرى نگرد...».()

    ج) امامت حضرت مهدى (علیه السلام):

    پیش تر اشاره شد که پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) و ائمه ى اطهار(علیهم السلام)، با تعابیر گوناگون به مسأله ى امامت حضرت مهدى (علیه السلام)اشاره کرده و تقریباً اطلاعات لازم را در باره ى چگونگى تولد، وقایع زندگى و ویژگى هاى حکومت آن حضرت در اختیار مردم قرار داده بودند. براى مثال، در یک مورد، پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) خطاب به على (علیه السلام) فرمودند:

    «امامان پس از من دوازده نفرند که اولى آن ها تو هستى و آخر آن ها قائمى است که خداوند به دست او، شرق و غرب عالم را خواهد گشود»().

    و یا در جاى دیگر مى فرمایند:

    «... نهمین نفر از امامان، قائم اهل بیت من و مهدى این امت است که در رفتار و گفتار و کردار، شبیه ترین مردم به من است. او پس از یک غیبت طولانى و حیرت و سرگردانى ظهور خواهد کرد و دین خدا را در سرتاسر عالم، حاکمیت خواهد بخشید. او با نصرت و تأییدهاى پى در پى خداوند متعال، زمین را پر از عدل و داد خواهد ساخت همان گونه که پیش از آن، از ظلم و ستم پر شده است».()

    بنابراین به دلیل شرایط خفقان بارى که خلفاى عباسى ایجاد کرده بودند، حضرت مهدى (علیه السلام) پس از تولد، یک دوره زندگى نیمه مخفى را آغاز کردند. در این دوره که تا شهادت امام عسکرى (علیه السلام)، ادامه داشت، تعداد بسیار اندکى از شیعیان، به دیدار ایشان نایل شدند از آن پس، دوره ى امامت امام دوازدهم (علیه السلام) و مرحله ى خطیر زندگى آن حضرت که به دوره ى غیبت معروف است، آغاز مى شود.

    مسأله ى اقامه ى نماز بر پیکر مطهر امام عسکرى (علیه السلام) توسط حضرت مهدى (علیه السلام)، سبب روشنگرى مردم شد و از انحراف هاى بعدى در مسأله ى امامت جلوگیرى کرد. این کار بر همه ى شیعیان آشکار ساخت که پس از امام عسکرى (علیه السلام)، فرزند ایشان عهده دار منصب امامت هستند. بدین ترتیب توطئه ى خطرناکى که خلفاى عباسى، براى نابودى اساس مکتب تشیع طرح ریزى کرده بودند، خنثى شد.

    باید دانست عوامل حکومت عباسى پس از شهادت امام عسکرى (علیه السلام)، در صدد برآمدند تا کسى را از سوى خلیفه، مأمور نماز خواندن بر جنازه ى آن حضرت کنند و به پندار باطل خود، با این کار، پایان دوره ى امامت را اعلام و خلیفه ى غاصب عباسى را وارث امامت شیعه معرفى کنند; اما با وجود مقدمه چینى هاى بسیارى که انجام داده بودند، نقشه ى آنان عملى نشد. هنگامى که فرد مورد نظر حکومت، آماده ى نماز خواندن بر پیکر امام یازدهم (علیه السلام)بود، ناگهان کودکى در حدود پنج ساله، با وقار و طمأنینه پیش آمد، آن فرد را کنار زد و خود به اقامه ى نماز پرداخت. این در حالى بود که به عنایت خداوند متعال، مأموران حکومتى نتوانستند حتى کوچک ترین عکس العملى از خود نشان دهند. با پایان نماز نیز، پیش از آن که مأموران حکومتى بتوانند کارى بکنند، آن حضرت از دیدگان غایب شدند. بدین ترتیب، دوره ى امامت حضرت مهدى (علیه السلام)آغاز شد.

    آغاز امامت آن حضرت، به مشیّت الهى و برخى مصالح دیگر، با غیبت همراه بود که به «غیبت صغرا» مشهور است و تا سال 329 هجرى قمرى به طول انجامید. پس از آن، مرحله ى جدیدى از غیبت که به دوره ى «غیبت کبرا» معروف است، آغاز شد که تاکنون نیز ادامه دارد. این دوران، سخت ترین دوره ى امتحان مردم است; زیرا ارتباط مستقیم با امام (علیه السلام)براى همگان میسر نیست و نایب خاصى نیز وجود ندارد تا مردم به وسیله ى او بتوانند از آن حضرت، کسب تکلیف و پاسخ پرسش هاى شان را دریافت کنند.

    در توصیف این برهه از زمان، تعبیرهاى بسیارى در روایات وارد شده است که از وجود فتنه هاى بسیار خطرناک حکایت دارد. بشر در این دوره، به دلیل بى توجهى به ارزش هاى اصیل الهى و انسانى، با وجود برخوردارى از زندگى به ظاهر زیبا، آراسته و مدرن به زندگى نکبت بارى دچار مى شود. بدین معنا که هر چند شکم ها سیر و زندگى پر زرق و برق خواهد بود، ولى روح ها مضطرب، نگران و سرگشته است و از دست دادن هدف و فلسفه ى درست زندگى، یکایک افراد بشر را به یأس و ناامیدى کشنده اى دچار مى سازد.

    در فرهنگ اصیل اسلامى، براى پیش گیرى از دچار شدن به چنین وضعى، تحت عنوان «وظایف دوران غیبت»، رهنمودهاى بسیار مهمى از سوى پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) وائمه ى اطهار(علیهم السلام) ارایه شده است. رعایت این موارد، سبب در امان ماندن از خطر انحراف است; زیرا پاى بند نبودن به احکام الهى و از دست دادن ثبات فکرى و اعتقادى صحیح، سبب آلودگى به فتنه هاى آخر الزمان خواهد شد.

    امید است با انجام وظایف و تکالیف مربوط به دوره ى غیبت، بتوانیم در شمار منتظران واقعى آن حضرت باشیم و هنگام ظهور مهدى موعود (عج)، شایستگى هم گامى با آن سوار سبزپوش را به دست آوریم.

    بقیة الله خیر الکم ان کنتم مؤمنین



  • کلمات کلیدی :
  • » حمیدرضا
    »» نظرات دیگران ( نظر)


    لیست کل یادداشت های وبلاگ
    انهدام بزرگترین سایت مستهجن
    نسخه جدید.......
    [عناوین آرشیوشده]
     RSS 
     Atom 

    بازدیدهای امروز: 1  بازدید
    بازدیدهای دیروز: 0  بازدید
    مجموع بازدیدها: 3200  بازدید
    [ صفحه اصلی ]
    [ پست الکترونیک ]
    [ پارسی بلاگ ]
    [ درباره من ]

    » آرشیو یادداشت ها «
    » اشتراک در خبرنامه «